شاهین در شهر بندر انزلی و دو سال بعد از انقلاب به دنیا آمده است به دوران کودکی اش که نگاهی بندازیم به جز سختی نمی توان چیز دیگر دید. از دست دادن پدر در سن شش سالگی بعد از آن سر و کله زدن با یه برادر معتاد به مواد مخدر ، همین موارد کافی است تا در درون اش خوی سرکش اش شکل بگیر.
از کودکی که بگذریم در دوران جوانی بعد از ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته جامعه شناسی چندی نگذشت او از دانشگاه خود به دلیل سرکشی اخراج شد.
تا این جا ما نکته مثبتی در زندگی شاهین نجفی نمیبینم هر چه هست سختی و مشکلات است و بس .
اما چگونه وارد دنیا موسقی شد :
شاهین نجفی در دوان نوجوانی شروع به یادگیری موسقی و ساز های مختلف کرد او در ایران بعد از یکی دو اجرا ممنوع صدا شد و این امر باعث شد و به خارج از کشور مهاجرت کند ، در آلمان با گروه های اینان و تپش ۲۰۱۲ کار کرد ، با آلبوم ما مرد نیستم فعالیت رسمی خود را شروع کرد......
آدرس فیس بوک شاهین نجفی shahinnajafi666 است با کمی توجه عدد ۶۶۶ برای من جالب به نظر رسید ، چرا ۶۶۶ ؟؟؟ چه رازی در این عدد نهفته است ؟
فکر نکنم لازم باشم در مورد این عدد صحبت کن چون شما دوستان از من در مورد این عدد بهتر می دانید همین بس که این عدد ، عدد شیطان پرستان است ، چرا شاهین نجفی باید برای صفحه شخصی خود در فیس بوک این عدد را انتخاب کند ؟
از این موضوع که گذری کنیم در جای شاهین نجفی اعلام میکند هیچ چیز را لایق پرستش نمیداند و خدا وشیطان بیشتر قابل ترحّم هستند تا پرستش!!!
شاهین در قسمتی از یکی از ترانه های خود به نام شراعظم این گونه میگوید (مارح وت یارب زج هدجس) که اگر این جمله را به سبک ریورس یا برگردان موسیقی گوش دهیم جمله (سجده جز برای تو حرام) را خواهیم شنید.
حال اگر شاهین نجفی کسی را قابل پرستش نمی داند ، پس سجده جز برای تو حرام ! تو کیست و چه معنای دارد ؟
باید اشاره کنم که این عقائد خیلی نزدیک و شبیه عقائد شیطان پرستان است و باید گفت در کارها و دیگر رفتار شاهین نجفی این موراد به شدت دیده میشود.
حال از این عدد ها و کلمات که بگذریم می رسیم به کاور آهنگ نقی که با بی شرمی تمام به مقدسات شیعیان و حضرت امام رضا (ع) توهین کرده است.
بعضی دوستان شاید این را توهین ندادن ولی دوست دارم نظرشون رو در این چند مورد بدونم
اول این که چرا باید از اندام یک زن به عنوان ضریح امامی استفاده شود این چه توجیه می تواند داشته باشد ؟
حالا از متن این شعر که بگذریم این موراد ذکر شده قابل تامل است و باید نشست و اندیشید ، سوالاتی که اول متن مطرح کردم را شاید راحت تر بشود حال پاسخ داد
با سختی ها و سیاهی ها که شاهین نجفی در دوران کودکی خود بر اثر مرگ پدر و اعتیاد برادر بعد از آن کشیده است ، شاید یکی از عوامل اصلی دین گریزی و هم تمایلات شدید او به شیطان پرستی و همجنسگرای دانست
اما این یک نتیجه گیری صد در صد نمی باشد و نیاز به کاوش بیشتری در رفتار و کردار این فرد می باشد ولی با موردی که اکنون در دست داریم این تنها گزینه های پیش روی ماست.
در آخر لازمه یه نکته رو متذکر بشم دوستان طرفدار شاهین نجفی بر این باور هستند که باید آزادی بیان داشته باشیم تا همه حرف های مان را بزنیم من هم از همین باور این افراد پی روی کردم و این متن را نوشتم امیدوارم برایشان قابل حضم باشد.
دانلود بازی نرم افزار عکس فیلم کتاب رمان و ......برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 266
خلاصه رمان : در مورد دختریه بهنام آهو که در یه خانواده ۴ نفره زندگی میکنه که از قرار باباش سرگوشش و میجنبه و یک هووی خوشگل برای مامانش آورده در طول رمان عمه سروه که یکی از آشناهاشونه میمیره این هاهم برای خاک سپاری میرن کرمانشاه که در راه برگشت یه اتفاق باعث میشه ......
کلافه و عصبی وارد اتاقم شدم.قبل اینکه در رو ببندم آزاده وارد اتاق شد..بهش توپیدم که در رو ببنده..در رو بست و روی تختم نشست.
کنار پنجره رفتم و سعی کردم به چیزی که چند دقیقه پیش شنیدم و اتفاقی که افتاده بود اهمیتی ندم ولی صدای فین فین نمیذاشت به اعصابم مسلط باشم.
برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 261
با چه وضع و حالی به خونه رسیدم بماند. جون کندن که گفتن نداره.
از اون طرف هم دلم بدجور درد گرفته و بود و از دردهای آشناش حدس میزدم که حدسیات صبحم درست از کار در آومده باشه.
تا موقعی که به در خونمون برسم کیفم رو طوری جلوی پام گرفته بودم که زانوم معلوم نشه.
دانلود بازی نرم افزار عکس فیلم کتاب رمان و ......برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 290
جعبه کارتُنی که پر بود از کتابهام رو محکم انداختم زمین و دستم رو به دیوار گرفتم و نفسم رو تازه کردم.آزاده لبخندی زد و گفت :
کوه کندی؟
اخمام رو توی هم کردم و گفتم :آزاده رو اعصابم نرو که حوصله ندارما..
دانلود بازی نرم افزار عکس فیلم کتاب رمان و ......برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 253
یه فاتحه خوندم و ار روی زمین بلند شدم .از لای جمعیتی که برای خاکسپاری عمه سروه اومده بودن و همه هم از اهالی همون روستا بودن رد شدم.
به آسمون نگاه کردم آسمون هم گرفته بود و صدای هیچ پرنده ای نمیومد.
دانلود بازی نرم افزار عکس فیلم کتاب رمان و ......برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 220
درست مثل یه مجسمه زل زده بودم به روبروم ...سر آزاده روی شونه هام بود و کمی آرومتر شده بود.
چه زود با حس تنها بودن و بی کس بودن خو گرفته بودیم.انگار سالیان دور بود لحظه های با هم بودن.
دستی رو روی شونه ام حس کردم . به چهره لیلی که اشک آلود بود و بالای سرم ایستاده بود نگاه کردم.
برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 242
برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 228
برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 264
برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 239
برچسب : نویسنده : نادر downloadbnp بازدید : 245